پایگاه خبری همه نیوز

فرهنگ و هنر

نگاهی به سریال محبوب «تاریک» (DARK)

منتشر شده در تاریخ دوشنبه 10 آذر 1399 ساعت 15:11

شکستن کلیشه‌های فیزیک

«تاریک» (DARK) حاصل یک کار تیمی موفق است. ایده‌ی اولیه قصه درخشان است و با پرداختی بی‌نقص در کنار بازی‌های عالی و موسیقی‌ای که انگار از تک‌تک اجزای تصویر بیرون می‌زند ترکیبی کم‌نظیر از یک سریال پرکشش را پیش چشم مخاطب به نظاره می‌گذارد.

شبکه‌های مترقی اینترنتی مانند استریم نتفلیکس کاری کرده‌اند که دنیای سریال‌های جذاب تنها به شبکه‌های آمریکایی و انگلیسی محدود نشود و در هر قاره‌ای اگر استعدادی درخشان بیابند به سراغ‌شان رفته و محصولات درجه یک تولید می‌کنند. سریال جذاب «تاریک» (DARK) یکی از همین تولیدات است که همه عوامل آن آلمانی هستند و منطقه‌ای نزدیک پایتخت این کشور فیلمبرداری شده است.

 

سفر در زمان یا به قول دانشمندان خطی نبودن زمان تنها یک فرضیه نیست و به لحاظ علمی ثابت شده است. وقتی در فضا قواعد سفت و سخت فیزیکیِ روی زمین می‌شکنند چرا نباید باور داشته باشیم که زمان نیز می‌تواند دستخوش تغییر شده و تعاریف بسیار گسترده‌تری از آنچه ما در ذهن داریم داشته باشد.

 

سریال «تاریک» (DARK) با جمله‌ای از آلبرت انیشتین آغاز می‌شود: «تفاوت گذاشتن بین گذشته، حال و آینده تنها یک توهم دائمی و لجبازانه است». پس برای تماشای این سریال بدون پیش فرض‌های محدود کننده، باید پذیرفت که نوع بشر و زمینی که ما بر روی آن زندگی می‌کنیم، جز بسیار کوچکی از جهانی است که ناشناخته‌های بسیاری دارد و همه چیز قرار نیست طبق تعاریف بسته‌ای که که در ذهن مان شکل گرفته پیش برود.

 

با درک این موضوع دیگر نه قصه «تاریک» (DARK) برای‌مان پیچیده می‌شود و نه چرخه زمانی عجیبش گیج کننده خواهد بود. سریال در سه بازه زمانی با اختلاف ۳۳ سال روایت می‌شود و تقریبا همه کاراکترهای سریال در این سه بازه زمانی حضور دارند. به حرف و حدیث‌هایی که درباره پیچیده بودن سریال عنوان می‌شوند اهمیت ندهید چراکه اگر یک سریال‌بین حرفه‌ای باشید خیلی زود خط و ربط بین کاراکترها و نوع حضورشان در هر بازه زمانی را متوجه خواهید شد.

 

اگر قرار باشد خلاصه‌ای برای این سریال تعریف شود باید اینگونه بیان شود که با گم شدن پسری ۱۰ ساله وتکرار اتفاقات عجیبی که ۳۳ سال قبل در یک شهر کوچک خیالی در کشور آلمان اتفاق افتاده مردم شهر به موضوعی مشکوک می‌شوند و پسر نوجوانی به نام یوناس که پدرش به تازگی و به شکل مرموزی خودکشی کرده در پی یافتن حقیقت با رازهای مردم شهر و غار عجیبی که نزدیک تاسیسات اتمی است روبرو می‌شود.

آنچه از سفر در زمان در «تاریک» (DARK) می‌بینیم شباهتی به فضای فانتزی معمول این ژانر ندارد. «تاریک» (DARK) حال و هوایی تلخ و حتی رعب‌آور دارد. تمام افرادی که در شهر کوچک ویندن زندگی می‌کنند رازهای هولناک در سینه دارند که با چرخش‌های زمانی به تدریج افشا می‌شوند. اصلاح این چرخه‌ی معیوب اما امکان‌پذیر نیست چراکه یوناس با اولین سفری که به ۳۳ سال قبل می‌رود با خودش روبرو شده و متوجه می‌شود در صورت دستکاری در اتفاقات نه تنها این سیکل اصلاح نخواهد شد که عواقب فاجعه بارتری نیز به دنبال خواهد داشت.

«تاریک» (DARK) صراحتا به مخاطب می‌گوید هر تصمیم و کنشی درست در وقت و زمان خودش باید درست اتخاذ شود اگرنه چرخش هزاران باره در زمان نیز نمی‌تواند جلوی عواقب کارهای نادرست و گناهان را بگیرد و پس لزره‌ها پیش لرزه‌های آن در تاریخ خواهد ماند. نکته جالب درباره مضمون سریال «تاریک» (DARK) این است که نه تنها گذشته روی آینده تاثیر می‌گذارد که شاهد تاثیر آینده بر گذشته نیز هستیم. درواقع همه چیز در یک لوب زمانی متصل روایت می‌شود که زنجیروار به هم وصل هستند و کلیشه‌های رایج فیزیک را در هم می‌شکنند.

 

قصد سریال تنها روایت یک قصه با داستایی میخکوب کننده نیست. خالقان «تاریک» (DARK) علاقه وافری به گنجاندن معانی فلسفی در تار و پود قصه دارند به طوری که بدون اینکه با نماد بیرونی گل درشتی مواجه باشیم با درک فلسفی نویسندگان سریال از مفاهیمی مانند گناه، اعتقاد، تعصب، زمان، خالق، مخلوق و جبر و اختیار آشنا می‌شویم. کاراکترهای سریال همگی هم در موقعیت انتخاب قرار می‌گیرند و هم جبر فضا و زمان آنها را احاطه می‌کند و نکته مهم آنجایی است که گاهی  گناهان یا تصمیمات‌شان منجر به گرفتار شدن خودشان یا دیگران در تله جبر می‌شود.

 

کاراکترهای سریال همگی پیچیده و چندلایه هستند و این موضوع بخاطر دَوَرانی که در قصه وجود دارد و مواجهه‌مان با دوره‌های مختلف سنی این شخصیت‌ها بیشتر هم می‌شود. ناگزیرترین و معصوم‌ترین شخصیت‌های سریال آنهایی هستند که تاوان انتخاب‌های دیگران را پس می‌دهند و اتفاقا همان‌ها هستند که تلاش دارند با به آب و آتش زدن وضعیت هولناکی را که مردم یک شهر در آن قرار گرفته‌اند پایان بخشند. هیچ‌کدام از شخصیت‌های سریال بجر نوآ سیاه نیستند. همه اهالی ویندن می‌توانند قربانی یا گناهکار باشند.

 

«تاریک» (DARK) حاصل یک کار تیمی موفق است. ایده‌ی اولیه قصه درخشان است و با پرداختی بی‌نقص در کنار بازی‌های عالی و موسیقی‌ای که انگار از تک‌تک اجزای تصویر بیرون می‌زند ترکیبی کم‌نظیر از یک سریال پرکشش را پیش چشم مخاطب به نظاره می‌گذارد.