ایران آنلاین نوشت: سرنوشت تعدادی از فیلمهای سینمای ایران، تبدیل به گرهای کور و غیرقابل بازشدن شده است. بعضی از آنها، به دلیل کجفهمی و برداشتهای سو محروم از نمایش عمومی هستند و بعضی دیگر به دلیل مهاجرت بازیگرانشان بلاتکلیف ماندهاند. اتفاقی که میتوانست برای «گشت ارشاد 3» بیفتد و با تصمیم جسورانه محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حل و فصل شده و فیلم روانه اکران شد. «گشت ارشاد 3» یک کمدی عامه پسند است که برای جذب مخاطب و فروش ساخته شده و مهاجرت بازیگر زن آن برای این فیلم حاشیهساز شده بود. دو فیلم قبلی سعید سهیلی، کمدیهای سردستی و پیش پاافتاده بودند که فروش میکردند و همین موضوع کارگردان را برآن داشت تا سومین بخش از این سهگانه را هم بسازد. در این روزها که مردم کم کم به زندگی عادی برمیگردند و سینما رفتن مانند دیگر بخشهای زندگی، آهنگی تندتر به خود گرفته، اکران عمومی «گشت ارشاد 3» آن دسته از سینمادوستان ایرانی که برای سرگرمی و خندیدن به سینما میروند به سالنهای میآورد و باعث رونق سینماها میشود. اتفاقی که ضروری به نظر میرسد و میتواند از بعد اقتصادی به بهبود وضعیت سینماداری کمک کند. این تصمیم وزیر، حتما مخالفان تند و آتشینی دارد که ترجیح میدادند به خاطر رفتار غیرحرفهای چهره تازهوارد به سینمای ایران، یک فیلم را نابود کنند، اما خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. بعضی معتقدند حضور سعید سهیلی پشت دوربین این فیلم، مایه رهایی آن بوده، دلیل هر چه باشد، دستاوردی که به دست آمده میتواند در بلندمدت به نفع سینمای ایران تمام شود. رئیس سازمان سینمایی، در دیدارها و گفتگوهایش از عزم جدی برای حل مشکلات سینمای ایران خبر داده و به نظر میرسد این اراده و پشتیبانی را دارد که بعضی از گرههای چندین ساله و سوتفاهمهای بزرگ را از میان بردارد، به ویژه که محمد خزاعی خود از بدنه سینماست و میداند که توقیف فیلمها بر اساس سوبرداشتها هزینه سنگینی دارد که میتوان از آن جلوگیری کرد.
اکران «گشت ارشاد 3» بدون هیچ اتفاق خاصی به پایان خواهد رسید، تجربه نشان داده فیلمهایی که پس از حاشیه روی پرده رفتهاند، برخلاف تردیدهای مدیران محافظهکار، اکرانی آرام را پشت سرمیگذارند. امید که وزیر فرهنگ و ارشاد و رئیس سازمان سینمایی با تدبیر و تصمیم برای حل مشکلات پیچیده سینمای ایران، برای دیگر فیلمهایی که چند سال است فرصت روی پرده رفتن را از دست دادهاند، این امکان را فراهم کنند که دور از حب و بغض دیده و ارزیابی شوند. فیلمی مثل «رستاخیز» (احمدرضا درویش) و بسیار نمونههای دیگر که همه میدانیم میتوانند اکران شوند و قضاوت درباره کیفیت آنها برعهده تماشاگرانی باشد که به دیدنشان میروند.