پایگاه خبری همه نیوز

فرهنگ و هنر

منتشر شده در تاریخ چهارشنبه 26 آبان 1400 ساعت 11:45

نگاهی به سه فیلم کوتاه/ روایت‌های تهران

فیلم کوتاه «شهرزاد» ساخته هانا کامکار روایتی جذاب و زنانه از عشق به سینما است.

فیلم کوتاه «شهرزاد» به کارگردانی هانا کامکار پایان‌نامه دانشجویی او در اوایل دهه هشتاد بوده که به تازگی در سامانه هاشور عرضه شده است. فیلم، فراتر از یک تجربه دانشجویی و نشان دهنده استعداد جوانی است که بیشتر او را در حوزه موسیقی و تئاتر می‌شناسیم. اما به استناد «شهرزاد»، کامکار در زمینه فیلمسازی هم مستعد است. فیلم، سه بخش دارد. شخصیت اصلی در اپیزود اول دختری خردسال است، اپیزود دوم ماهیتی متفاوت دارد و به خاطر حضور چهره‌ها وجهی نوستالژیک و جذاب پیدا کرده و بخش سوم، ساختاری داستانی دارد و در پایان با یک غافلگیری تمام می‌شود. هانا کامکار در این فیلم، دقیق و باحوصله است. بر خلاف اغلب فیلمسازان جوان، خود را محصور در یک فضا و روایت نکرده است. دوربین او بازیگوش و روایتش خلاقانه است. بخش اول، به واسطه فرمی که دارد با پرهیز از نمایش همه چهره‌ها و همه کنشی که در صحنه صورت می‌گیرد، ذهن را درگیر می‌کند. بخش دوم که کاملا متفاوت و گزارش‌گونه است، به دلیل تنوع چهره‌ها و پاسخ‌هایی که آنها به سوال فیلمساز می‌دهند دیدنی است و بخش سوم، کامل‌کننده مسیری که فیلم آغاز کرده است. «شهرزاد» یکدست و منسجم پیش رفته و این سه جهان متفاوت را بهم پیوند می‌دهد.

«هارمونی» به کارگردانی محمد هرمزی هم که در سامانه هاشور عرضه شده، روایتی آشنا و متاثر از سینمای عباس کیارستمی دارد. فیلم برشی از یک سفر کوتاه و همجواری اجباری است. با پایانی قابل پیش‌بینی و پیچش‌هایی اندک در قصه‌پردازی. اما درست پردازش شده. بازی‌ها قابل قبول و روند قضه، پذیرفتنی و معقول است. فیلمساز، آگاهانه از گرم کردن فضا بین شخصیت‌ها پرهیز کرده و پایان را در بلاتکلیفی شخصیت مرد (فرشاد) رقم زده است. اما این پایان و آن انتظار طولانی گوشه خیابان، اتفاقی است که تماشاگر از آغاز فیلم، می‌توانسته حدس بزند. فیلمساز، الگوی آشنای سفر (در اینجا کوتاه) را به خوبی به کار گرفته، اما مصالح و مواد برای اطلاع رسانی درباره شخصیت‌ها اندک و بار داستان‌پردازی حتی در آن موقعیت کوتاه کمرنگ است. به همین دلیل، فیلم با آنکه به یمن بازی خوب بازیگرانش دیدنی است، کمی کشدار و تکراری می‌شود.

«فراموشی» به کارگردانی فاطمه محمدی روایتی از روزهای آرام و یکنواخت زندگی زن و شوهری سالمند است. مرد (محسن قاضی مرادی) درگیر فراموشی است و زن (مریم بوبانی) برای او همسری، مادری و پرستاری می‌کند. فیلم، ایده جذابی دارد و حضور مشتری‌ها و تمهیدی که زن برای فرار از تنهایی و دلتنگی مرد دارد تازه است. «فراموشی» همجواری انسان‌های سالخورده و وابستگی آنها را به خوبی نمایش می‌دهد و در نمایش ارتباط شخصیت‌ها و حتی انعکاس حس دلتنگی و یاس موفق است. داستان در یک آپارتمان می‌گذرد، اما تنوع شخصیت‌ها و حضور آنها و موقعیت‌هایی که این حضور اندک ایجاد می‌کند، فضای فیلم را متنوع و بار داستانی را پررنگ کرده است. بازی به اندازه دو بازیگر اصلی، عاملی است که به فیلم سر و شکلی حرفه‌ای داده و امتیازی بزرگ برای آن است. «فراموشی» در سامانه هاشور قابل تماشاست.