فیلم کوتاه «شهرزاد» به کارگردانی هانا کامکار پایاننامه دانشجویی او در اوایل دهه هشتاد بوده که به تازگی در سامانه هاشور عرضه شده است. فیلم، فراتر از یک تجربه دانشجویی و نشان دهنده استعداد جوانی است که بیشتر او را در حوزه موسیقی و تئاتر میشناسیم. اما به استناد «شهرزاد»، کامکار در زمینه فیلمسازی هم مستعد است. فیلم، سه بخش دارد. شخصیت اصلی در اپیزود اول دختری خردسال است، اپیزود دوم ماهیتی متفاوت دارد و به خاطر حضور چهرهها وجهی نوستالژیک و جذاب پیدا کرده و بخش سوم، ساختاری داستانی دارد و در پایان با یک غافلگیری تمام میشود. هانا کامکار در این فیلم، دقیق و باحوصله است. بر خلاف اغلب فیلمسازان جوان، خود را محصور در یک فضا و روایت نکرده است. دوربین او بازیگوش و روایتش خلاقانه است. بخش اول، به واسطه فرمی که دارد با پرهیز از نمایش همه چهرهها و همه کنشی که در صحنه صورت میگیرد، ذهن را درگیر میکند. بخش دوم که کاملا متفاوت و گزارشگونه است، به دلیل تنوع چهرهها و پاسخهایی که آنها به سوال فیلمساز میدهند دیدنی است و بخش سوم، کاملکننده مسیری که فیلم آغاز کرده است. «شهرزاد» یکدست و منسجم پیش رفته و این سه جهان متفاوت را بهم پیوند میدهد.
«هارمونی» به کارگردانی محمد هرمزی هم که در سامانه هاشور عرضه شده، روایتی آشنا و متاثر از سینمای عباس کیارستمی دارد. فیلم برشی از یک سفر کوتاه و همجواری اجباری است. با پایانی قابل پیشبینی و پیچشهایی اندک در قصهپردازی. اما درست پردازش شده. بازیها قابل قبول و روند قضه، پذیرفتنی و معقول است. فیلمساز، آگاهانه از گرم کردن فضا بین شخصیتها پرهیز کرده و پایان را در بلاتکلیفی شخصیت مرد (فرشاد) رقم زده است. اما این پایان و آن انتظار طولانی گوشه خیابان، اتفاقی است که تماشاگر از آغاز فیلم، میتوانسته حدس بزند. فیلمساز، الگوی آشنای سفر (در اینجا کوتاه) را به خوبی به کار گرفته، اما مصالح و مواد برای اطلاع رسانی درباره شخصیتها اندک و بار داستانپردازی حتی در آن موقعیت کوتاه کمرنگ است. به همین دلیل، فیلم با آنکه به یمن بازی خوب بازیگرانش دیدنی است، کمی کشدار و تکراری میشود.
«فراموشی» به کارگردانی فاطمه محمدی روایتی از روزهای آرام و یکنواخت زندگی زن و شوهری سالمند است. مرد (محسن قاضی مرادی) درگیر فراموشی است و زن (مریم بوبانی) برای او همسری، مادری و پرستاری میکند. فیلم، ایده جذابی دارد و حضور مشتریها و تمهیدی که زن برای فرار از تنهایی و دلتنگی مرد دارد تازه است. «فراموشی» همجواری انسانهای سالخورده و وابستگی آنها را به خوبی نمایش میدهد و در نمایش ارتباط شخصیتها و حتی انعکاس حس دلتنگی و یاس موفق است. داستان در یک آپارتمان میگذرد، اما تنوع شخصیتها و حضور آنها و موقعیتهایی که این حضور اندک ایجاد میکند، فضای فیلم را متنوع و بار داستانی را پررنگ کرده است. بازی به اندازه دو بازیگر اصلی، عاملی است که به فیلم سر و شکلی حرفهای داده و امتیازی بزرگ برای آن است. «فراموشی» در سامانه هاشور قابل تماشاست.